با خاطراتم بمان مارتا

ساخت وبلاگ
 شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳عصرت and بخیر مارتا،واقعا فردا میرم کوچه ۵؟شهر کاغذ یراستشو بگم؟تازگی پشیمون شدم از نوشتن خاطرات شهر كاغذیدرست مثل حرفی که به محسن زدمدر حیاط رو باز نکن. بگذار خاطرات از حیاط و باغچه مفروش ازچمن سرسبز همینطور تازه بمونهاصرار داشت در حیاط رو باز کنه حتما ذوق داشت ذوق فرو ریختن نه، ذوق از نو ساخته شدن دلم نیامد در باز شد حیاطی بود کوچک.شب بود با خاطراتم بمان مارتا...ادامه مطلب
ما را در سایت با خاطراتم بمان مارتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dordinoosha بازدید : 4 تاريخ : پنجشنبه 20 ارديبهشت 1403 ساعت: 19:15

 سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳

سلام مارتا امروز که عید فطر و تعطیل بود پس دیروز آنجا بودم

نمیدانم چقدر طول کشید بنظرم خیلی نشد قدر یک نوار قلب و یک اکو

​​​​​​​گفت افتادگی دریچه میترال داری

با خاطراتم بمان مارتا...
ما را در سایت با خاطراتم بمان مارتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dordinoosha بازدید : 7 تاريخ : دوشنبه 10 ارديبهشت 1403 ساعت: 13:49

 سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ماراتا دیشب بود یا پریشب نمیدانمبهمه اینجا خوابید، صبح زود بیدار شد رفت اسم نوشت برگشت خوابید هشت بلند شد نه، نه بابا هم گفت پریشب بوده.درست است چون امروز رفتیم ادامه ی کار و سرانجام پایان کار هر چند پایان کار دوم خرداد است، وقتیکه من‌ آخرین شناسنامه ی جدید را بگیرمخسته هستم مارتا خسته ی روحی نه؛ تنم دردآلود است.راستی به بهمن گفتم مبارکت باشد. با خاطراتم بمان مارتا...ادامه مطلب
ما را در سایت با خاطراتم بمان مارتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dordinoosha بازدید : 6 تاريخ : دوشنبه 10 ارديبهشت 1403 ساعت: 13:49

 یکشنبه ۵ فروردین ۱۴۰۳سلام مارتا عیدت مبارک،ببین با یک جمله دو کلمه ای تکلیف زمان مشخص شد.بنظرت خودمونی بنویسم یا رسمی؟بنظرم اینجور نوشتن خوبهخودمانی کتابی با خاطراتم بمان مارتا...ادامه مطلب
ما را در سایت با خاطراتم بمان مارتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dordinoosha بازدید : 16 تاريخ : جمعه 17 فروردين 1403 ساعت: 13:01

 دوشنبه ۶ فروردین ۱۴۰۳

عصر بخیر مارتا،

نمی دانم بگویم یا نه، میتوانم از احساسات قدیمی بگویم از احساس دلزدگی که در آغاز موفقیت گریبانم را میگرفت پس از سالها حالا شناختمش.

هم او بود که چشمه زلال چشمانم را گل آلود می‌کرد

هم او بود که افق سپید روحم را کدر میکرد

چیزی از درونم

چیزی از خودم بر علیه خودم

با خاطراتم بمان مارتا...
ما را در سایت با خاطراتم بمان مارتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dordinoosha بازدید : 18 تاريخ : جمعه 17 فروردين 1403 ساعت: 13:01

امشب باز مادری همه را تنها گذاشت و رفت تسلیت میگم آقای عاقلی با خاطراتم بمان مارتا...
ما را در سایت با خاطراتم بمان مارتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dordinoosha بازدید : 23 تاريخ : جمعه 17 فروردين 1403 ساعت: 13:01

 شنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۲

سلام مارتا

باور کن خیلی دلم میخواد بخوابم

اما دوست دارم نقل امروز برات بگم

امروز جمعه یازدهم اسفند ۱۴۰۲ همراه بهمه رفتم رای دادم.

بالاخره ملت انتقام گرفتن از حکومت، تو حوزه قو پر نمیزد.

​​​​​​​مارتا خیلی خوابم میاد شب بخیر.

با خاطراتم بمان مارتا...
ما را در سایت با خاطراتم بمان مارتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dordinoosha بازدید : 33 تاريخ : دوشنبه 21 اسفند 1402 ساعت: 15:40

 پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۴۰۲

شب شده مارتا

​​​​​​نظرت چیه، در این سکوت شبانگاهی رضایت خاطر من بیشتره یا سالها قبل، مادر؟

اون جلو رحل قرآنش و من جلو صفحه تبلت؟

حسم بهم میگه مهم اینه کسی این سکوت رو نشکنه ولو با چند کلمه اختلاط.

با خاطراتم بمان مارتا...
ما را در سایت با خاطراتم بمان مارتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dordinoosha بازدید : 34 تاريخ : دوشنبه 21 اسفند 1402 ساعت: 15:40

 سه شنبه ۱۹ دی ۱۴۰۲

سلام مارتا شبت بخیر،

اون روز از بابا می پرسم فرق روز بخیر و روزت بخیر چیه میگه اینطوری صمیتت رو نشون میدی پس مارتا

شبت بخیر صرفاً شب تو که برام مهمی بخیر.

آخ بازم پرید

مختصر

مهدی. دوست وبلاگی و تلفنی من که دوست داشت با

با خاطراتم بمان مارتا...
ما را در سایت با خاطراتم بمان مارتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dordinoosha بازدید : 24 تاريخ : سه شنبه 10 بهمن 1402 ساعت: 14:06

 دوشنبه ۱۱ دی ۱۴۰۲سلام مارتا حالت چطوره باز شب و...پرستار رفت و باز هم چراغها را روشن گذاشت.بخاطر اینکه خیلی عصبانی نشوم به خودم دلداری میدهم و میگم نه سهل انگاری کرده نه یادش رفته.طفلک فقط ترسیده چراغ خاموش کنه!دیشب می‌دیدم تو خونه شاپوریان سرسفره غذا بودیمبابا با حالتی درمانده پیر و رنجیده آمد و گفت یه لاشه گربه اونجا افتاده من همچنانکه با اشتها مشغول خوردن غذا بودم بهش اطمینان دادم که پا میشم و پا شدم یه لاشه خشک شده گربه بودهمشکل گربه خط خطی از​​​​​​​​​​ با خاطراتم بمان مارتا...ادامه مطلب
ما را در سایت با خاطراتم بمان مارتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dordinoosha بازدید : 27 تاريخ : سه شنبه 19 دی 1402 ساعت: 12:24